حتی اگر یک داستان نویس حرفه ای نیستید، می توانید از چارچوب های داستان سرایی برای به اشتراک گذاشتن روایت های جذاب تر در کپی بازاریابی محتوای خود استفاده کنید. شما نه تنها قادر خواهید بود داستان شرکت خود را به طور مؤثرتری برای ذینفعان بگویید، بلکه می توانید مطالب موثرتر و خواناتری بنویسید که کاربران را به مشتریان وفادار تبدیل کند.
خواه برای وب سایت، وبلاگ، نمایه های رسانه های اجتماعی، ارائه ها یا پیشنهادات آنلاین خود می نویسید، چارچوب مورد بحث در زیر به شما کمک می کند تا در داستان سرایی اعتماد به نفس داشته باشید و شروع به گفتن داستان های بهتر در تجارت و زندگی کنید. بیا شروع کنیم.
چرا از چارچوب داستان سرایی استفاده کنیم؟
بهعنوان استراتژیست محتوا، باید زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره اهمیت داستانگویی در بازاریابی کنیم، اما این کار را نمیکنیم – عمدتاً به این دلیل که بسیار ترسناک است. فرآیند پر فشار ایجاد یک چارچوب و گفتن یک داستان می تواند بسیاری از افراد را حتی از تلاش باز دارد. وقتی موضوع مطرح می شود، ما به طور قابل درک عصبی می شویم.
موضوع این است: داستان سرایی بخشی از چیزی است که ما را انسان می کند. لازم نیست ارنست همینگوی باشیم تا در آن خوب باشیم. ما می توانیم از چارچوب داستان گویی استفاده کنیم تا ما را در روند نوشتن راهنمایی کند.
چارچوبهای داستانگویی باعث میشود کپی و محتوای ما برای خوانندگان احساس آشنایی داشته باشند، در حالی که یک «فرمول» آسان برای پیروی در اختیار ما قرار میدهند. خبر خوب این است که محتوای شما هرگز فرمولپذیر نخواهد بود، زیرا میتوانید (و باید) نحوه نوشتن صفحات یا پستها را متنوع کنید. با این حال، استخوان های برهنه ثابت می مانند.
الگوی داستان سرایی: سفر قهرمان
سفر قهرمان یک الگوی داستانی از نویسنده جوزف کمپبل است و در همه جا وجود دارد. این یکی از مرتبط ترین داستان های داستانی است زیرا اساساً منعکس کننده سفرهای زندگی خودمان است. درک The Hero’s Journey می تواند به شما بینشی در مورد چگونگی قاب بندی داستان های خود بدهد، خواه این داستان واقعی درباره شرکت شما باشد یا داستانی تخیلی که تخیل شما را تحریک می کند.
نمودار زیر گام به گام این الگوی سفر قهرمان را نشان می دهد.
سفر قهرمان که معمولاً به سه قسمت تقسیم می شود، به شرح زیر است:
قانون 1:
- جهان عادی: یک شخصیت (خواه شما یا مشتری شما) در حال زندگی منظم است.
- تماس به ماجراجویی: شخصیت از مشکل یا کاری که باید تکمیل شود آگاه می شود.
- امتناع (از تماس): کاراکتر در ابتدا امتناع می کند – به مشتری فکر کنید که علیرغم مشکلاتی که دارد از تغییر دادن از ارائه دهنده فعلی خود امتناع می کند.
- ملاقات با مربی: شخصیت با شخصی ملاقات میکند که او را در روند تکمیل کار راهنمایی میکند – به یک فروشنده فکر کنید که به سمت تبدیل شدن هدایت میکند.
قانون 2:
- عبور از آستانه (به زندگی/تجارب جدید): شخصیت به طور رسمی سفر خود را برای حل کار آغاز می کند، مانند مشتری که به تازگی خرید جدیدی انجام داده است.
- آزمون ها، متحدان، دشمنان: شخصیت در روند تکمیل کار با آزمایشات مختلفی روبرو می شود.
- نزدیکی به درونی ترین غار: شخصیت به نبرد نهایی نزدیک می شود – به یک حرفه ای فکر کنید که اکنون باید کل تیم خود را وادار کند تا راه حلی را اتخاذ کنند.
- مصیبت: شخصیت از طریق یک نبرد یا رویارویی می گذرد – مانند اختلافات درون تیمی یا بحث با سهامداران.
- جایزه: شخصیت پیروز ظاهر می شود.
قانون 3:
- راه برگشت: به طور معمول، چالش به پایان نرسیده است، و شخصیت باید با “blowback” از نبرد قبلی خود مقابله کند.
- رستاخیز: شخصیت با یک قدرت جدید، درس درونی یا تغییر بیرونی ظاهر می شود.
- بازگشت با اکسیر: شخصیت به خانه برمی گردد یا به سمت یک ماجراجویی جدید حرکت می کند.
این سفر قهرمان است که – به طرق مختلف تغییر یافته است – ما شاهد تکرار آن در داستانها در طول تاریخ هستیم. ما یک فرد معمولی داریم (آنچه هست)، و ماجرایی در پیش داریم (آنچه می تواند باشد). انتقال از یکی به دیگری سفر است.
یکی دیگر از الگوهای داستانی عالی از نوشتن کمدی می آید. به طور مشابه شروع می شود: یک شخصیت در منطقه راحتی است. اما آنها چیزی می خواهند، بنابراین وارد یک موقعیت ناآشنا می شوند. آنها سازگار می شوند و در نهایت به چیزی که به دنبالش هستند می رسند، اما در نهایت بهای سنگینی برای آن می پردازند. در نهایت آنها با تغییر به وضعیت قبلی خود باز می گردند.
سفر قهرمان: مثال داستانی
بزرگترین داستانی که تا به حال گفته شده…
بله، ما در مورد جنگ ستارگان صحبت می کنیم. بیایید از طریق یک خلاصه نویسی گام برداریم تا ببینیم چقدر با الگوی کمپبل مطابقت دارد:
- جهان عادی: در اولین فیلم جنگ ستارگان، با لوک اسکای واکر نسبتاً معمولی شروع می کنیم. او در مزرعه ای در یک سیاره بیابانی زندگی می کند.
- تماس به ماجراجویی: یک روز با چند ربات آشنا می شود که به کمک نیاز دارند. آنها باید یک گوشه نشین محلی به نام اوبی وان کنوبی پیدا کنند. لوک ربات ها را نزد اوبی وان می برد، که اساساً می گوید: “لوک، باید بیرون بروی و به نجات جهان کمک کنی.”
- امتناع از تماس، ملاقات با مربی و عبور از آستانه: لوک ابتدا میگوید: «نه، من همه این چیزها را در دست دارم»، اما کنوبی، که مربی لوک میشود، لوک را متقاعد میکند که باید برود. کنوبی به او آموزش می دهد که چگونه از یک شمشیر نوری استفاده کند و لوک وارد یک ماجراجویی فضایی حماسی می شود.
- آزمایش، متحدان، دشمنان: در سفر، لوک با شرور، دارث ویدر، ملاقات می کند. او با طوفانهای شیطانی مبارزه میکند. او دوستانی پیدا می کند: هان سولو، چوباکا، پرنسس لیا.
- رویکرد به درونی ترین غار: سپس لوک باید به شکست ابر سلاح، ستاره مرگ کمک کند.
- مصیبت: تقریبا همه چیز خراب می شود، اما در نهایت، لوک موفق می شود ستاره مرگ را منفجر کند.
- جایزه: آخرین صحنه فیلم مربوط به قرار دادن فلزی روی گردن لوک توسط شاهزاده خانم است که گونه او را می بوسد.
- راه بازگشت، رستاخیز و اکسیر: اکنون او در خانه جدید خود است، یک مرد تغییر یافته، که توسط قدرت بزرگ نیرو جسور شده است، که می تواند در ماجراجویی های آینده از آن استفاده کند.
سفر قهرمان: مثال تجاری
در تجارت، سفر قهرمان بیشتر می تواند برای مطالعات موردی کاربرد داشته باشد. (متاسفانه اکثر آنها نسبت به جنگ ستارگان داستان های سرگرم کننده تری دارند.)
مطالعه موردی، داستان این است که یک مشتری کجا بوده، کجا میخواسته باشد و چگونه بر این شکاف غلبه کرده است.
اگر به پادکست گوش دهید، تقریباً در هر آگهی این داستان را خواهید شنید. همچنین آن را در صفحات «درباره ما» خواهید دید. به عنوان مثال، هری را بررسی کنید:
بنیانگذاران ما، جف و اندی، هری را ایجاد کردند، زیرا از پرداخت بیش از حد برای تیغهای طراحی شده خسته شده بودند. در عوض، آنها محصولات ساده و باکیفیت میخواستند که استفاده از آنها حس خوبی داشته باشد، همه با قیمتی منصفانه. وقتی از اطراف پرسیدند، متوجه شدند که بسیاری از بچهها نیز از این وضعیت ناراحت هستند، بنابراین تصمیم گرفتند کاری برای آن انجام دهند.»
مشکل داستان های بیشتر برندها این است که آن ها ما را به اندازه کافی از مراحل سفر قهرمان راهنمایی نمی کنند تا توجه ما را جلب کند.
به همین دلیل است که این چارچوب ها بسیار مفید هستند. آنها یک راه واقعاً آسان برای اطمینان از خلاقیت بیشتر ما در هنگام ارائه داستان یا تلاش برای انتقال اطلاعات هستند. این چارچوب به شما کمک می کند خلاقیت خود را متمرکز کنید.
نیاز بیشتری؟ وارسی لبه داستان سرایی: چگونه کسب و کار خود را متحول کنید، فریاد زدن را به خلأ متوقف کنید و مردم را دوست داشته باشید برای جزئیات بیشتر در مورد استفاده از سفر قهرمان در نوشتن کسب و کار خود.
چگونه چارچوب داستان سرایی خود را با روش بنجامین فرانکلین تقویت کنیم؟
همانطور که به استفاده از الگوهای داستان سرایی ادامه می دهید، می توانید از روش نوشتن بنجامین فرانکلین برای تقویت مهارت های خود و ایجاد داستان های تجاری بهتر استفاده کنید.
می پرسی روش بنجامین فرانکلین چیست؟
بنجامین فرانکلین سیستمی برای تسلط بر نوشتن ابداع کرد. او شمارههای یک نشریه را جمعآوری کرد که حاوی برخی از بهترین نوشتههای روزگارش بود و نثر را مهندسی معکوس کرد. او در سطح جمله یادداشت برداری می کرد، مدتی روی آنها می نشست و سعی می کرد جملات را از سر خود بازآفرینی کند، بدون اینکه به اصل آن نگاه کند.
پس از مقایسه، بنیامین دریافت که دایره واژگانش کم بود و نثرش کمرنگ بود. با وجود این، او این کار را بارها و بارها انجام داد. برخلاف روش منفعل تر که اکثر نویسندگان برای بهبود کار خود از آن استفاده می کنند (خواندن زیاد)، این تمرین فرانکلین را وادار کرد تا به جزئیات کوچکی که تفاوت بین نوشتن مناسب و نوشتن عالی را ایجاد می کرد توجه کند.
در اینجا نحوه استفاده از این روش برای تقویت الگوی داستان سرایی خود آورده شده است.
مرحله 1: کپی رقبای خود را مهندسی معکوس کنید.
از وب سایت رقیب خود، یک تکه نسخه را که به طور خاص تحسین می کنید، بردارید. این می تواند یک صفحه وب، مطالعه موردی، کاغذ سفید یا مقاله باشد. آن را بخوانید و در عین حال توجه داشته باشید که چه چیزی در آن موثر است، سپس آن را کنار بگذارید و آن را به بهترین شکلی که می دانید بازنویسی کنید. حتماً از یادداشتهای خود برای هدایت بازنویسی خود استفاده کنید و سعی کنید الگوی داستانگویی را که رقیب شما استفاده میکند شناسایی کنید.
توجه داشته باشید: این مطالب را منتشر نکنید، زیرا ممکن است به عنوان سرقت ادبی علامت گذاری شود! اما شما می توانید آن را در یک سند خصوصی نگه دارید.
مرحله 2: نسخه بازسازی شده خود را با نسخه اصلی مقایسه کنید.
دو نسخه را در کنار هم قرار دهید. مال شما چگونه مقایسه می شود؟ چه چیزی کم دارد؟ رقیب شما چه کاری را به خوبی انجام داده است؟ چطور خوب شدی؟ یافته های خود را در یک سند جداگانه یادداشت کنید. این کار را بارها و بارها با رقبای خود و حتی کپی خود انجام دهید. هنگامی که بینش و تجربه کافی داشتید، می توانید یافته های خود را در نسخه جدید خود اعمال کنید و حتی از آن برای بازنویسی نسخه قدیمی خود استفاده کنید.
چارچوب داستان سرایی برای کپی عالی ضروری است
با استفاده از چارچوب های داستان گویی، یاد می گیرید که داستان های تجاری قوی تری بنویسید. The Hero’s Journey بهترین نمونه در کلاس برای نوشتن مطالعات موردی، تبلیغات، مقالات و حتی آموزش است. به یاد داشته باشید: مردم برندها را به خاطر نمی آورند. داستان ها را به خاطر می آورند. این را به سود خود استفاده کن.
توجه: این پست حاوی گزیده هایی از لبه داستان سرایی: چگونه کسب و کار خود را متحول کنید، از فریاد زدن در فضای خالی دست بردارید، و مردم را وادار کنید که شما را دوست داشته باشند توسط جو لازاوسکاس و شین اسنو.
یادداشت سردبیر: این پست در ابتدا در ژانویه 2018 منتشر شد و برای جامعیت به روز شده است.