استراتژی به عنوان قلم و کاغذ برای ایجاد داستانی که برای کسب و کار خود می خواهید عمل می کند.
هر کمپین، کسب و کار یا جنبشی که به سرعت به روشی بسیار پایدار گسترش یابد، احتمالاً…
سه دلیل اصلی که احتمالاً استراتژی کسب و کار شما کار نمی کند:
- بدون شک برای شما کار نمی کند، اما از تغییر آن خودداری می کنید.
- هیچ کس آن را درک نمی کند و بنابراین نمی تواند آن را به درستی اجرا کند.
- شما تاکتیک های زیادی انجام می دهید و آن را یک “استراتژی” می نامید در حالی که اینطور نیست.
برای اینکه کسب و کار شما به طور موثر مقیاس شود، باید مسیر روشنی در مورد آنچه باید انجام دهید تا آن جهش در رشد انجام دهید، داشته باشید. قسمت 48 iDigress در مورد چهار درس کایران فلانگان، معاون بازاریابی در HubSpot، منعکس شده است، که به HubSpot رسیده است که به یک میلیارد ARR رسیده است و رویکرد تجاری، بازاریابی و ذهنی لازم برای شروع دستیابی به رشد مخرب در بازار خاص شما ضروری است.
با گنجاندن سطح بالاتری از سادگی در کسب و کار خود، کارها به طور طبیعی بدون دردسر می شوند. به تمام مناطقی که تیم بیشترین زمان را در آنها می گذراند نگاه کنید. شاید در استفاده از نرمافزارهای گرانقیمت و بیاثر یا ایجاد گزارشهای متعدد که هیچکس آنها را نمیفهمد، نقاط اصطکاک دارید.
همین را می توان در مورد تجارت نیز گفت. در ابتدا، همه ما باید فرآیندها، رویه ها و مجموعه ای از وظایف روزانه را در سطح «تقسیم طولانی» طی کنیم. اینها ممکن است شامل ورود به یک بازار جدید، آزمایش پیامها و برندسازی جدید، فشار برای حاشیه سود جدید، یا جذب مشتریان جدید باشد.
سادهسازی منجر به تصمیمگیری هوشمندانهتر میشود. اهداف SMART (مشخص، قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و محدود به زمان) را با استفاده از مجموعهای از معیارهای منحصربهفرد ایجاد کنید تا اطمینان حاصل کنید که اهداف شما در یک چارچوب زمانی خاص قابل دستیابی هستند.
گاهی اوقات، این طور نیست که تلاش های شما به نتیجه نرسد. درک تصویر بزرگتر از اینکه در حال حاضر روی چه تلاش هایی ضروری است تمرکز کنید تا ابتدا خود را برای پایداری واقعی قرار دهید و سپس در مرحله دوم مقیاس بندی کنید.
اصطکاک که معمولاً از بسیاری از کسبوکارها میشنوید که در تلاش برای توسعه و فعال کردن استراتژی واقعی هستند، این است که آنها همیشه مشغول هستند و همیشه در “حالت رفتن” هستند. آنها ترجیح میدهند کورکورانه به دلیل نیاز به انجام کاری، به جای برنامهریزی استراتژیک برای حرکات خود، کورکورانه اجرا کنند – که منجر به شانس بالاتری برای موفقیت میشود.
کارآمدترین استراتژیهای تجاری آنهایی هستند که فقط امروز کار نمیکنند، بلکه فردا، هفته آینده و حتی شش ماه بعد به کار خود ادامه میدهند.
وقتی استراتژی کسب و کار مناسب یا مجموعه ای از استراتژی ها برای شما مناسب است، باعث می شود مانند He-Man فریاد بزنید “من قدرت دارم”.
آیا به یاد دارید زمانی که شما را به بخش طولانی در مدرسه معرفی کردند؟ متوجه شدید که برای حل یک مشکل به چند مرحله نیاز دارید. احتمالاً قبل از اینکه معلم ریاضی شما یک هک را به شما نشان دهد که مجموعه ای از مراحل به ظاهر بی پایان شما را تنها به چند مرحله تقسیم می کند، کار بسیار دلهره آور و غیرممکن به نظر می رسید.
همه اینها روی هم ساخته می شوند. سادگی پایههای پایداری را میسازد، که باند فرودگاه را برای مقیاسپذیری ایجاد میکند – و در تمام این مدت، میتوانید از استراتژی بهعنوان چراغ راهنما استفاده کنید تا به شما کمک کند تا همچنان که به سطح بالا میروید حرکت کنید.
آنها با تلاش برای اجرای فرآیندهای پیچیده کند می شوند. نقشه راه، پیامرسانی و پایهای که استراتژی کسبوکار بر اساس آن ساخته شده است، گیجکننده هستند. کسب و کار نمی تواند قاطعانه عمل کند زیرا استراتژی بسیار پیچیده است.
اما اگر فرضاً همه از قبل یک استراتژی تجاری دارند، چرا طبق اداره آمار کار ایالات متحده، 65 درصد از مشاغل هنوز در ده سال اول شکست میخورند؟
وقتی در حال توسعه و اجرای یک استراتژی هستید، نمی توانید آن را تنظیم و فراموش کنید. استراتژی یک سیستم زنده و تنفسی است که برای ادامه کارآمدی نیاز به تکامل مداوم دارد. با در نظر گرفتن پایان، استراتژی ایجاد کنید.
شما نیاز به شناسایی، جداسازی و نوآوری دارید. به عنوان مثال، شما می خواهید:
- مشخصات مشتری ایده آل خود را مشخص کنید، چه چیزی کار می کند و چه چیزی کار نمی کند
- بهترین فرصت را برای رشد در سطح بعدی جدا کنید
- پیشنهادات خود را برای رفع نیازهای اضافی مصرف کننده نوآوری کنید
اگر ثبات نداشته باشید، نمیتوانید مقیاس کنید و برخی از رهبران تجاری پر از غیرت این را فراموش میکنند.
استراتژیهای تجاری که بیشترین پول را تولید میکنند و به کار خود ادامه میدهند، بهعنوان برنامههای عملی زنده و تنفسی طراحی شدهاند که میتوانند برای مدیریت رشد و ظرفیت در سطح بالا گسترش یابند.
به جای اینکه همه چیز را همانطور که هست نگه دارید زیرا «ما همیشه این کار را انجام دادهایم» یا «این روند در روزهای اولیه کار میکرد»، به خودتان اجازه دهید که همه چیز را اصولی کنید.
برای مثال، بیایید فرآیند فعلی شما برای تعیین نحوه عملکرد بازاریابی را با بررسی یک سری گزارش تصور کنیم. این کار زمان و انرژی زیادی میگیرد و افرادی که گزارشها را بررسی میکنند، همیشه اصطلاحات یا منابع موجود در گزارش را درک نمیکنند. بدتر از همه – حتی پس از همه اینها، شما هنوز مطمئن نیستید که چرا همه چیز کار نمی کند.
سفرهای مشتری و ابتکارات برخی کسب و کارها زمانی که نیاز به تغییر حالت فروش، اکتساب و تبدیل دارند، در حالت آگاهی باقی می ماند. پس شما کدام حالت هستید؟ قسمت 34 iDigress یک طرح 5 نقطه ای از سفر مشتری را به اشتراک می گذارد که می تواند متناسب با وضعیت فعلی کسب و کار شما اصلاح شود و به همه این سوالات پاسخ دهد:
- اطلاع
- علاقه / توجه
- تبدیل ها
- ایجاد رابطه
- دفاع

چرا بسیاری از استراتژی های کسب و کار شکست می خورند؟
ثبات کلیدی برای پایداری است، اما برای مقیاس پذیری باید مایل به شکست بود. بر خلاف پایداری، مقیاس پذیری نیاز به تمرکز متفاوت و تحمل ریسک کمی دارد.
من تجربه زیادی در کمک به شرکتها در مقیاسپذیری داشتهام – در واقع، من بیش از 35 برند راهاندازی کردهام و بیش از 175 میلیون دلار درآمد برای مشتریان در سرتاسر جهان ایجاد کردهام، و در حال حاضر میزبان 100 پادکست برتر بازاریابی iDigress من هستم که بینشهای عملی را ارائه میدهد. برای کمک به رشد کسب و کار
مقیاسبندی رشد کسبوکار در مورد استفاده از استراتژیهایی است که میتوانند برای ایجاد رشد درآمد پایدار بدون اضافه کردن هزینههای اضافی مقیاس شوند. این باعث می شود حاشیه سود شما بالا باشد.
در اینجا، سه دلیل شکست بسیاری از استراتژیهای کسبوکار را به شما معرفی میکنم – و اینکه چگونه میتوانید موفق شوید.
یک راه آسان برای انجام این کار، ساده کردن ساختارها، سیستم ها و مراحل مربوط به ایجاد و اجرای استراتژی شما است تا همه بتوانند آن را درک کنند.
چطور، ممکن است بپرسید؟ از طریق قدرت استراتژی.