مت زارمبا از Bodega در مورد چگونگی جلوگیری از بازاریابی کالری خالی


هنر و بازاریابی برای یکدیگر ساخته شده اند و استاد این هفته این را ثابت می کند.

مت زارمبا، مدیر بازاریابی در Bodega

او همکاری هایی با برندهایی مانند نایک، هاینکن، کروکس، و NBA انجام داده است… اما همه چیز در مورد تبلیغات نیست.

او همچنین به تنهایی یک هنرمند جدی است، یکی از افراد برجسته در موزه ایزابلا استوارت گاردنر، و آثار او در همه جا از NBC گرفته تا واشنگتن پست به Hypebeast.

در نمودار ون هنر، فرهنگ پاپ، و بازاریابی، مت زارمبا به طرز عجیبی زندگی می‌کند.

و باعث می شود فکر کنم که باید واقعا سرگرمی پیدا کنید

برای اشتراک در کارشناسی ارشد بازاریابی اینجا را کلیک کنید

1. آیا می خواهید محصول خود را بفروشید؟ آن را شخصی سازی کنید.

شما این حس را دارید که ذهن مت زارمبا همیشه در حالت داستانی است.

یک همکاری اخیر با ASICS روی یک کفش دویدن قدیمی‌تر که قبلاً بایگانی شده بود را در نظر بگیرید: وقتی از تیمش پرسیده شد که چگونه از تیم او کمپین “Small Wins Add Up” برای نشان دادن کفش ایجاد کرده است، Zaremba حتی پلک هم نمی‌زند.

“در ابتدا، ما می دانیم که شما می توانید در این زمینه بدوید، اما 98٪ از افرادی که کفش می خرند، نمی دوند. آنها فقط سعی می‌کنند باحال به نظر برسند، احتمالاً در شهری در جایی… آنها می‌خواهند در جریان باشند. (او اشتباه نمی کند – من فقط 160 دلار کفش Cloudnova خریدم تا در حین دویدن باحال تر به نظر برسم… وظایف.)

“بنابراین از خودم می پرسم، “احساس چیست؟ این محصول وارد اتاق می شود… چه شکلی است و چه صدایی دارد؟ لهجه داره؟ چگونه می توانیم آن را شخصیت پردازی کنیم؟”

از آنجا، تیم او شروع به ریف کردن می کند – صحبت کردن در مورد وضعیت امروز جهان، و اینکه چگونه همه کمی خسته هستند، و اینکه چگونه گاهی اوقات صبح بیدار شدن یک دستاورد بزرگ است – و voila. یک کمپین متولد می شود.

“در همان لحظه، ما به این ایده رسیدیم که برنده های کوچک جمع می شوند. پس به تابلوی نقاشی برمی گردیم… چگونه بردهای کوچک را به صورت بصری نشان دهیم؟ چگونه می‌توانیم کمی به دویدن چشمک بزنیم، اما عنصر انسانی را حفظ کنیم که مردم انواع بردهای کوچکی دارند که باید جشن بگیرند؟»

کفش همکاری ASICS و Bodega

زارمبا این کار را برای همه کمپین‌های بازاریابی خود انجام می‌دهد، و این توصیه درستی است: با جزئیات محصول خود آشنا شوید، و بدانید مردم هنگام خرید آن چه داستانی برای خود خواهند گفت.

و وقتی نوبت به آن داستان می رسد خارج از هنجارها فکر کنید: آیا شما هستید مطمئن شما در حال فروش یک کفش دویدن هستید یا در واقع این پیام را می‌فروشید که بردهای کم اهمیت دارند؟

زیرا در پایان روز، یک استنلی فقط یک بطری آب با داستانی واقعاً جالب است.

2. از اولین ایده ای که به ذهنتان می رسد استفاده نکنید – زاویه تازه تری را پیدا کنید.

یکی از افتخارآمیزترین کمپین های زارمبا، کمپینی است که چند سال پیش با نایک انجام داد. این یک لحظه بزرگ برای او بود – در آن زمان، نایک یکی از بزرگترین برندهایی بود که او تا به حال با او کار کرده بود.

زارمبا می‌دانست که به راحتی می‌توان با یک سلبریتی نام آشنا سروصدا کرد. او می تواند کفش ها را به لبرون بچسباند و آن را یک روز صدا کند. (مرتبط، می دانم).

اما او نمی خواست این کار را انجام دهد.

«کفش تیم من را به یاد دوران کودکی ما انداخت – به نوعی به Sandlot (فیلم) ضربه زد. بنابراین تصمیم گرفتیم یک لحظه برای بازتاب تیم خودمان وقت بگذاریم. ما از همه کارمندان واقعی خود عکسبرداری کتاب سالی انجام دادیم که کت مخصوصی را که ساخته بودیم، همراه با کفش های کتانی پوشیده بودند. و ما پس‌زمینه ابری تصویر مدرسه را داشتیم.»

ما این کمپین را اینگونه معرفی کردیم که ما این هستیم و ما همان چیزی هستیم که شما هستیم.”

اعتراف می کنم که اکثر بازاریابان به طور منظم با بودجه های اندازه لبرون کار نمی کنند، اما نکته مهم هنوز هم مهم است: اولین ایده شما احتمالاً خیلی بدیهی است، و باید به فکر کردن ادامه دهید. زوایای غیرمنتظره مخاطب شما را شگفت زده می کند و باعث می شود احساس کنند چیز جدیدی می بینند.

و در حالت ایده آل، آنها قطعاتی از آن را خواهند دید خودشان پس در بازاریابی شما نیز.

تبلیغ نایک Bodega با تصویری از کفش‌ها روی جعبه‌ای از توپ‌های بیس‌بال قدیمی و فرسوده، حال و هوای Sandlot را تداعی می‌کند.

3. بازاریابی باید باعث شود خریدار شما احساس اطمینان کند – نه ناامنی.

مد یک صنعت بدنام است که اعتماد به نفس را درهم می شکند. بسیاری از برندهای بزرگ مد و زیبایی به این دلیل رشد می کنند که مصرف کنندگان خود احساس کمتری کنند. آنها از شما می خواهند که بدانید که خوب نیستید هنوز، اما وقتی آن شلوار جین یا آن ژاکت را بپوشید، خواهید بود.

اما زارمبا آن نوع بازاریابی را «کالری خالی و لباس های خالی» می نامد.

“مطمئنا، شما گروهی از افرادی را خواهید یافت که با آنها رشد خواهید کرد زیرا به آنها نشان می دهید که چه چیزی نیستند. اما در نهایت برندی پیدا می‌کنند که به آن‌ها احساس کافی بودن می‌دهد و به آن برند روی می‌آورند.»

MO او؟ تا حد امکان متواضع و قابل ارتباط بودن: «برندهای مد باید ارائه دهند ترفندها به سفر سبک و فرهنگ شما من نمی خواهم با مردم صحبت کنم و بگویم: “اوه، شما این نوازنده را نمی شناسید؟” ترجیح می‌دهم اینطور بگویم، “تو باید این را بررسی کنی.” نباید در آن منیت وجود داشته باشد.»

چه یک بازاریاب B2C یا B2B باشید، این احساسات پابرجاست – تجسم برند شما به عنوان “بچه باحال” برای برخی از برندها کارآمد است، اما چیزی که برای بیشتر آنها بهتر عمل می کند، صرفا مفید بودن، کنجکاوی و تشویق است.

برای اشتراک در کارشناسی ارشد بازاریابی اینجا را کلیک کنید



منبع