برخی از بهترین راهها برای حفظ ذهنیت، ایجاد یک برند با طراوت خلاقانه، متمایز کردن محصول یا خدمات خود از سایر افراد و قیمتگذاری محصول شما نسبت به ارزش درک شده آن است.
5. اهداف روشنی را تعیین کنید.
استراتژی کسب و کار شما باید بر اساس چشم انداز کلی شما برای شرکت باشد. برای برخی از برندها، گسترش بازار جهانی خواهد بود. برای دیگران ممکن است دوبرابر کردن سرمایهگذاری در بازارهای موجود که قبلاً در آن موفق بودهاند مهمتر باشد.
چگونه یک استراتژی تجاری بسازیم
- آرمان ها و ارزش های کسب و کار خود را شناسایی کنید.
- خودارزیابی انجام دهید.
- مشخص کنید که کدام بخش از بازار خود را می خواهید جذب کنید.
- تعیین کنید که چگونه رقبای خود را شکست خواهید داد.
- اهداف روشنی را تعیین کنید.
- ایجاد یک طرح.
- مشخص کنید که کدام شایستگی ها برای شکست دادن رقبای شما و حفظ موفقیت کسب و کار شما مورد نیاز است.
- تصمیم بگیرید که کدام سیستم های مدیریتی برای تقویت این شایستگی ها مورد نیاز است.
- نتایج خود را اندازه گیری کنید
- انعطاف پذیر و مایل به سازگاری باشید.
- استخدام یک مشاور تجاری را در نظر بگیرید.
1. آرزوها و ارزش های کسب و کار خود را شناسایی کنید.
متأسفانه، اشتیاق برای شکست دادن رقبا و رسیدن به صدر صنعت شما کافی نیست. استعداد و مهارت به همان اندازه حیاتی هستند. بسته به آرزوها، اهداف و بازار خود، باید بفهمید که چه نوع تیم ها و کارمندانی را باید توسعه دهید و استخدام کنید تا نه تنها رقبای خود را شکست دهید، بلکه موفقیت خود را نیز حفظ کنید.
در تجارت، هدف گذاری سنتی به شما این امکان را می دهد که آنچه را که انجام می دهید اندازه گیری کنید، اما به اندازه گیری اینکه چگونه آن را انجام می دهید یا چرا آن را اندازه گیری نمی کند. و اگر فقط بر روی نتایج تمرکز کنید، گاهی اوقات می تواند شما را تشویق کند تا مسیری را اتخاذ کنید که نیازهای سازمان شما را بر نیازهای مشتریان شما اولویت می دهد.
خوشبختانه، ساختن یک استراتژی می تواند به شما در دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت کمک کند. استراتژی بر اصولی تمرکز دارد که به شما کمک میکند فکر کنید، به جای تاکتیکها که به شما کمک میکند تا آنها را اجرا کنید، بنابراین به شما اجازه میدهد تا روی چرایی انجام فعالیتهای خاص کسبوکارتان تمرکز کنید، نه فقط روی نحوه انجام آنها یا کاری که انجام میدهید. در ادامه بخوانید تا دقیقاً بدانید که استراتژی کسب و کار چیست و چگونه می توانید امروز یک استراتژی مؤثر بسازید.
استراتژی کسب و کار
اگر تیم شما با مراحل بالا بدون موفقیت دست و پنجه نرم کرده است، استخدام یک مشاور استراتژی کسب و کار یک گزینه عالی است. ممکن است یک شخص ثالث اطلاعات بینش تجاری را که ممکن است از دست داده باشید دریافت کند.
اصول بیش از تاکتیک
اگر کسب و کار شما یک تیم است، پس مدیران شما مربیان شما هستند. آنها مسئول توسعه، حمایت و الهام بخشیدن به کارکنان شما برای انجام بهترین کار ممکن هستند.
این اهداف آبشاری اطمینان حاصل می کنند که همه سهامداران درگیر در اجرای استراتژی کسب و کار شما در یک صفحه و به درستی همسو هستند.
6. برنامه ریزی کنید.
در کنار اندازهگیری نتایج، خوب است بررسی کنید که استراتژی شما در کجا کوتاه است و تغییراتی ایجاد کنید.
این طرح می تواند به صورت یک برنامه کوتاه مدت یا بلند مدت یا ترکیبی از این دو اجرا شود. بهعلاوه، میخواهید اغلب برنامهتان را بررسی کنید تا مطمئن شوید که همه چیز همچنان در مسیر درست است، و طبق نیاز کسبوکار، تنظیمات را انجام دهید.
7. مشخص کنید که کدام شایستگی ها برای شکست دادن رقبا و حفظ موفقیت کسب و کار شما مورد نیاز است.
استراتژی کسب و کار شما یک نقشه راه برای دستیابی به اهداف کسب و کار شما است. مجموعه ای از اصول را تعیین می کند که اولویت ها، تصمیمات و اقدامات کسب و کار شما را مشخص می کند. با این حال، این تاکتیک واقعی نیست که شما برای اجرای استراتژی کسب و کار خود از آن استفاده می کنید.
این کافی نیست که به سادگی اهدافی را تعیین کنید و امیدوار باشید که همه چیز درست شود. اگر می خواهید به عظمت برسید، باید به طور فعال پیشرفت خود را زیر نظر داشته باشید. همانطور که قبلا ذکر شد، باید برنامه خود را ماهانه بررسی کنید تا مطمئن شوید که همه چیز همانطور که باید اجرا می شود.
برای اطمینان از اینکه هم کارمندان و هم مدیران آن چیزی را که برای موفقیت نیاز دارند، با تیم خود بررسی کنید. روی فناوری سرمایه گذاری کنید که تیم شما را قادر می سازد کارآمدتر با هم کار کنند و اهداف تجاری شما را به جلو سوق دهد. زیرا مهم نیست که کارکنان شما چقدر استعداد خام داشته باشند، اگر مهارت ها و نظم لازم برای رقابت و موفقیت را اصلاح نکنند، هرگز به پتانسیل خود نخواهند رسید و به نوبه خود به کسب و کار کمک می کنند تا به پتانسیل خود برسد.
9. نتایج خود را اندازه گیری کنید.
اکنون که تحقیقات خود را تکمیل کرده اید و چشم اندازی برای کسب و کار خود ایجاد کرده اید، زمان تعیین اهداف فرا رسیده است.
2. خودارزیابی انجام دهید.
در دنیای تجارت، حرفه ای ها به تاکتیک ها وسواس دارند زیرا می توانند به آنها در رسیدن به اهداف کوتاه مدت خود کمک کنند. اما اگر تمام کاری که انجام میدهید این باشد که روی کوتاهمدت تمرکز کنید، زمان و انرژی کافی را صرف این نمیکنید که چگونه میتوانید در بلندمدت موفق شوید.
محصول یا خدمات شما به احتمال زیاد برای کل بازار شما مناسب نیست، بنابراین بسیار مهم است که بخش یا بخش هایی از بازار خود را که بیشترین سود را از محصول یا خدمات شما می برند، مشخص کنید.
ما در روزگاری زندگی می کنیم که اینترنت مملو از مشاوره است. شما به تعداد بیشماری از نکات و ترفندها دسترسی دارید که به طور بالقوه میتوانند به شما در ایجاد یک کسبوکار موفق کمک کنند. اما بدون توانایی تفکر انتقادی در مورد اینکه آیا این نکات و ترفندها واقعاً در موقعیت خاص شما کاربرد دارند یا خیر، هرگز به موفقیت بلندمدت نخواهید رسید.
این مقاله در ابتدا در ماه می 2019 منتشر شد و برای جامعیت به روز شده است.
آیا تغییرات آنها در صنعت یا عوامل خارجی بر استراتژی فعلی شما تأثیر می گذارد؟ این ممکن است فرصتی برای شما باشد تا رویکرد خود را تنظیم کنید. برنامه شما نقشه راه شماست، اما همچنین باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا در کنار کسب و کار شما حرکت کند.
11. استخدام مشاور استراتژی کسب و کار را در نظر بگیرید.
برای مثال ممکن است برای دستیابی به اهداف خود نیاز به استخدام کارکنان مهندسی بیشتری داشته باشید یا یک تیم علم داده با تجربه در حوزه کاری خود استخدام کنید.
8. تصمیم بگیرید که کدام سیستم های مدیریتی برای تقویت این شایستگی ها مورد نیاز است.
برای کمک به تمرکز بیشتر بر روی هدف و فرآیند خود به جای صرفاً نتایج خود، هنگام ایجاد استراتژی کسب و کار خود، تنظیم و لنگر انداختن به یک آرزو یا چشم انداز خود برای کسب و کار خود در آینده را در نظر بگیرید – این شما را ترغیب می کند تا کاری را انجام دهید که در خدمت بهتر باشد. مشتریان شما هنگامی که لنگر یک آرزو را تنظیم کردید، می توانید هدف خود را به معادله اضافه کنید، که به شما کمک می کند همزمان کار مشتری محور تولید کنید و به اعداد خود دست پیدا کنید.
به همین دلیل استراتژی بسیار مهم است. این کسب و کار شما را بر اساس اصولی استوار می کند که می تواند تقریباً در هر موقعیتی اعمال شود و به نوبه خود به کسب و کار شما کمک می کند تا به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود دست یابد.
اگر همه مراحل بالا به نظر طاقت فرسا به نظر می رسند و منابع لازم را دارید، استخدام کمک خارجی را در نظر بگیرید. مشاوران کسب و کار می توانند راهنمایی و آموزش هایی را برای کمک به شما در دستیابی به اهداف تجاری خود ارائه دهند.
طرفداران
- تجربه و تخصص: مشاوران اغلب حوزه تمرکز محدودی دارند – به این معنی که وقتی یکی را استخدام می کنید، در زمینه انتخابی خود متخصصی پیدا می کنید. آنها می توانند به شما کمک کنند چارچوب یا ساختاری بسازید که با اهداف شما همسو باشد. آنها همچنین می توانند دیدگاه متفاوتی را برای مقابله با مسائلی که تیم شما سعی کرده و نتوانسته است به تنهایی حل کند، اضافه کنند.
- بی طرفانه: از آنجایی که یک مشاور کارمند شرکت شما نیست، دیدگاه ها یا سنت های موجود مانعی ندارند و می توانند با چشمانی تازه به شرکت شما نگاه کنند. این باعث میشود که آنها راحتتر به اهداف شما و بهترین استراتژی برای دستیابی به آنها دست یابند.
منفی
- گران: استخدام مشاور قطعاً یک هزینه اضافی است و به احتمال زیاد هزینه بیشتری نسبت به پرداخت هزینه به یک کارمند فعلی خواهد داشت.
- بدون تضمین: اگرچه مشاوران متخصص هستند، اما تضمینی برای موفقیت ندارند. آنها هیچ تضمینی برای رسیدن به یک معیار عملکرد یا تعداد فروش خاص ندارند. با این حال، همیشه می توانید مشاوران را با درخواست توصیه، نگاه کردن به منابع و بررسی سابقه کاری آنها، بررسی کنید.
با تعریف اهداف کسب و کارتان، زمان آن فرا رسیده است که برای تحقق آنها برنامه ریزی کنید. این طرح باید شامل وظایف عملی باشد که تیم شما می تواند انجام دهد و باید مراحل لازم برای دستیابی به ماموریت یا هدف شما را مشخص کند.